وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولانا» ثبت شده است

جانا قبول گردان این جست و جوی ما را

بنده و مرید عشقیم برگیر موی ما را

بی ساغر و پیاله درده میی چو لاله

تا گل سجود آرد سیمای روی ما را

مخمور و مست گردان امروز چشم ما را

رشک بهشت گردان امروز کوی ما را

ما کان زر و سیمیم دشمن کجاست زر را

از ما رسد سعادت یار و عدوی ما را

شمع طراز گشتیم گردن دراز گشتیم

فحل و فراخ کردی زین می گلوی ما را

ای آب زندگانی ما را ربود سیلت

اکنون حلال بادت بشکن سبوی ما را

گر خوی ما ندانی از لطف باده واجو

همخوی خویش کردست آن باده خوی ما را

گر بحر می بریزی ما سیر و پر نگردیم

زیرا نگون نهادی در سر کدوی ما را

مهمان دیگر آمد دیکی دگر به کف کن

کاین دیگ بس نیاید یک کاسه شوی ما را

نک جوق جوق مستان در می‌رسند بستان

مخمور چون نیابد چون یافت بوی ما را

ترک هنر بگوید دفتر همه بشوید

گر بشنود عطارد این طرقوی ما را

سیلی خورند چون دف در عشق فخرجویان

زخمه به چنگ آور می‌زن سه توی ما را

بس کن که تلخ گردد دنیا بر اهل دنیا

گر بشنوند ناگه این گفت و گوی ما را

مولانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۱:۵۵
ad min

خواهم گرفتن اکنون آن مایه صور را

دامی نهاده‌ام خوش آن قبله نظر را

دیوار گوش دارد آهسته‌تر سخن گو

ای عقل بام بررو ای دل بگیر در را

اعدا که در کمینند در غصه همینند

چون بشنوند چیزی گویند همدگر را

گر ذره‌ها نهانند خصمان و دشمنانند

در قعر چه سخن گو خلوت گزین سحر را

ای جان چه جای دشمن روزی خیال دشمن

در خانه دلم شد از بهر رهگذر را

رمزی شنید زین سر زو پیش دشمنان شد

می‌خواند یک به یک را می‌گفت خشک و تر را

زان روز ما و یاران در راه عهد کردیم

پنهان کنیم سر را پیش افکنیم سر را

ما نیز مردمانیم نی کم ز سنگ کانیم

بی زخم‌های میتین پیدا نکرد زر را

دریای کیسه بسته تلخ و ترش نشسته

یعنی خبر ندارم کی دیده‌ام گهر را

مولانا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۱:۵۴
ad min