وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر اردلان سرفراز» ثبت شده است

سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی 
نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی 

شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود 
میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود 

 

چه جنگ نابرابری، چه دستی و چه خنجری 
چه قصه‌ی محقری، چه اول و چه آخری 

ندانستیم و دل بستیم، نپرسیدیم و پیوستیم 
ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه‌ها هستیم 

سفر با تو چه زیبا بود، به زیبایی رویا بود 
نمی‌دیدیم و می‌رفتیم، هزاران سایه با ما بود 

سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی 
نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی 

در آن هنگامه‌ی تردید، در آن بن‌بست بی امید
در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود 
در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود 
شب آغاز تنهایی، شب پایان یاور بود

اردلان سرفراز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۳:۴۰
ad min

چشم من! بیا منو یاری بکن 
گونه‌هام خشکیده شد، کاری بکن! 
غیر گریه مگه کاری می‌شه کرد؟ 
کاری از ما نمیاد، زاری بکن! 

 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد! 

هرچی دریا رو زمین داره خدا 
با تموم ابرای آسمونا 

کاشکی می‌داد همه رو به چشم من 
تا چشام به حال من گریه کنن! 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد! 

قصه‌ی گذشته‌های خوب من 
خیلی زود مثل یه خواب تموم شدن 

حالا باید سر رو زانو بذارم 
تا قیامت اشک حسرت ببارم 

دل هیشکی مثل من غم نداره 
مثل من غربت و ماتم نداره 
حالا که گریه دوای دردمه 
چرا چشمم اشکشو کم میاره؟ 

خورشید روشن ما رو دزدیدن 
زیر اون ابرای سنگین کشیدن! 

همه جا رنگ سیاه ماتمه 
فرصت موندنمون خیلی کمه! 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد! 

سرنوشت چشاش کوره، نمی‌بینه! 
زخم خنجرش می‌مونه تو سینه 
لب بسته، سینه‌ی غرق به خون 
قصه‌ی موندن آدم همینه 

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد 
تا قیامت دل من گریه می‌خواد! 

اردلان سرفراز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۷
ad min