وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

۴۶۶ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

 
لیلا دوباره قسمت ابن السلام شد

عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد

می شد بدانم که اینکه خط سر نوشت من

از دفتـــــر کــــدام شب بستــــه وام شد ؟

اول دلــم فراق تو را سرسری گرفت

و آن زخم کوچک دلم آخر جذام شد

شعر من از قبیله خونست خون من ،

فـــــواره از دلــــم زد و آمد کلام شد

ما خون تازه در تن عشقیم و عشق را

شعر من و شکوه تو ، رمز الدوام شد

بعد از تو باز عاشقـی و باز ... آه نه !

این داستان به نام تو اینجا تمام شد

حسین منزوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۶
ad min

مسلم آهنگری

ما را به همین نگاه هر روز تو ، بس .
آن غنچه لبان عافیت سوز تو ، بس

دیدار اگر چه بی صدا می افتد
فریاد من و نگاه جان سوز تو ، بس

پنهان شدنت حکایتی دیرین است
با اینهمه پیدایی امروز تو ، بس

این خون جگری راز زمستانی توست
آن زخم که شد ز سردی و سوزتو ، بس

عاشق که شوی قناعتی باید کرد
آن عکس به جای بوس لب دوز تو ، بس

ما منتظریم تا گل یخ برسد
اندیشه ی هر بهار و نوروز تو ، بس

آن وصف که در عیش و طرب می گذرد
حالیست که بر عاشق پا سوز تو ، بس

گر قرص نگاه صبح هر روزه ی تو
مر حم بنهد به زخم دیروز تو ، بس

شاید به تبی دل تو بی تاب شود
مارا به دمی و دست دلسوز تو ، بس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۵
ad min

 

شاعر : عبدالرضا قنبری

این چندمین غریق دریای چشم توست؟!
می گیرد هر غریق را
دستی
دست تراست
اما...
چندین فریب.
در زیر پلک تو
دنیا دیگریست.
تا پلک می زنی
پر می کشد دلم
هر لحظه می زنی
بر آینه سری.
تو عاشق خودی
یا عاشق ...منی؟!
این چندمین غریق دریای چشم توست؟!
دستم نیاز
چشمت چه دل فریب.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۴
ad min

شاعر : جواد مهدی پور

خنده ی زیبای تو در آینه جــــــا مانده است
دل بر این تصویر تو محو تماشا مانده است

من به محراب دو ابـــــروی تو مسجد ساختم
پس چــــــــرا در شهر آثار کلیسا مانده است ؟

ماهی قرمز که محصورست در تنگ بلور
با امید و آرزو ، در فکر دریا مانده است

یوسف ازطغیان خواهش های نفسانی گذشت
درکمند نفس ، بیچاره زلیخـــــــا مانده است

کارقیچی با سخن چینان چه فرقی مــــی کند ؟
هر سخن چینی که می بینید ، تنها مانده است

من مسلمانم ولی زنّــــــــــار می بندم به دل
عشق من در دین دیروز مسیحــا مانده است

بعد از این در خواب خواهم دید سیمای تو را
خاطراتت همچنان درقاب رویــــا مانده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۴
ad min

گیریم که از چشم شما افتاده است
آن کس که به صد راه خطا افتاده است

تا ذکر تو دارد به لبش آقا جان !
این مسئله ها که پیش پا افتاده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۳
ad min

کدوم خواستن کدوم جنون کدوم عشق  .. شاید خیلی از این حرفا دروغه 
تا وقتی باهمیم از عشق میگیم .. نباشیم قولمون حتا دروغه 

از این عشقایی که زنجیر میشه .. هوس‌هایی که دامن‌گیر میشه 
می‌ترسم چون دلم بی‌اعتماده .. به احساسی که بی‌تأثیر میشه 

 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه  زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه 

مث حرفی که نگاهی .. نمی‌گفته و می‌گفته
اتفاقیه که گاهی .. نمی‌افته و می‌افته 

حس یخ زدن تو آتیش .. حال سوختن تو سرما
تو بیداری یه خیاله .. یه حقیقته تو رویا 

تو فکرش نیستیم‌ و پیداش میشه .. ولی وقتی که باید باشه میره 
به حال و روز ما کاری نداره .. همیشه یا براش زوده یا دیره 

نه اینکه عاشقی حال خوشی نیست .. نه اینکه زندگی بی‌عشق میشه 
فقط کاش بین این حسای مبهم .. بفهمم آخرش چی عشق میشه

 

افشین یداللهی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۲
ad min

میشه خدا رو حس کرد تو لحظه‌های ساده 
تو اضطراب عشق و گناه بی‌اراده 

بی‌عشق عمر آدم بی‌اعتقاد می‌ره 
هفتاد سال عبادت یک شب به باد می‌ره 

 

وقتی که عشق آخر تصمیمش‌و بگیره 
کاری نداره زوده یا حتی خیلی دیره 

ترسیده بودم از عشق، عاشق تر از همیشه 
هر چی محال می‌شد، با عشق داره میشه 

عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبه‌س 
از لحظه‌های حوا، هوا می‌مونه و بس 

نترس اگردل تو از خواب کهنه پاشه 
شاید خدا قصه‌تو از نو نوشته باشه

 

افشین یداللهی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۲
ad min

 

رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام

هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم

 

مجنونم و دلزده از لیلی ها
خیلی دلم شکسته از خیلی ها

نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی

تنهای بی سنگ صبور
خونه سرد و سوت و کور

توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست

اگر چه هیچکس نیومد
سری به تنهاییت نزد

اما تو کوه درد باش
طاقت بیارو مرد باش

 

امیر ارجینی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۱
ad min

عشق به شکل پرواز پرنده است
عشق خواب یه آهوی رمنده است
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشنده است

 

من می‌میرم از این آب مسموم
اما اونکه مرده از عشق تا قیامت هرلحظه زنده است
من می‌میرم از این آب مسموم
  مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز یه پرنده است

تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه‌ها بسپار
صدا کن اسممُ از عمق شب از نَـقب دیوار

برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من بیداریم باش

عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده

اردلان سرفراز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۲۱
ad min

 

وقتی طوفان می‌آید

همه چیز را با خود می‌برد

حتی سایه ات را ،

حالا بدون سایه برگشته‌ام و

بدنبال نسیم می‌گردم !

 

محمد علی رستمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۲:۱۹
ad min