وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

وی بی کد

وی بی کد.کد بلاگفا

۴۶۶ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

دیرگاهی است در این تنهایی

رنگ خاموشی در طرح لب است

بانگی از دور مرا می خواند،

لیک پاهایم در قیر شب است.

 

رخنه ای نیست در این تاریکی

در و دیوار به هم پیوسته

سایه ای لغزد اگر روی زمین

نقش وهمی است ز بندی رسته.

 

نفس آدمها

 

سر به سر افسرده است

روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا،

هر نشاطی مرده است

 

دست جادویی شب

در به روی من و غم می بندد.

می کنم هر چه تلاش،

او به من می خندد.

 

نقش هایی که کشیدم در روز،

شب ز راه آمد و با دود اندود.

طرح هایی که فکندم در شب،

روز آمد و با پنبه زدود.

 

دیرگاهی است که چون من همه را

رنگ خاموشی در طرح لب است.

جنبشی نیست در این خاموشی،

دستها، پاها در قیر شب است.

 

سهراب سپهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۶:۴۸
ad min

درفش خرم آبادی شقایق

سکوتی پر زفریادی شقایق


به من وقتی هجوم آورد پاییز

زفروردین خبر دادی شقایق

محمد علی ساکی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۴۰
ad min

نشستیم و قسم خوردیم رو در رو به جانِ هم!

اگــرچــه زهــر می ریزیــم تــــوی استکانِ هم!

همه با یک زبانِ مشترک از درد می نالیم

ولی فرسنگ ها دوریم از لحن و زبانِ هم

هــوای شــام آخــــر دارم و بدجـور دلتنگم

که گَردِ درد می پاشند مردُم روی نانِ هم!

بلاتکلیف، پای تخته، فکر زنگِ بی تفریح

فقط پاپــوش می دوزیم بر پای زیانِ هم!

قلم موهای خیس از خون به جای رنگِ روغن را

چــه آسان می کشیم این روزها بر آسمانِ هم

چـه قانــونِ عجیبـــی دارد این جنگِ اساطیری

که شاد از مرگِ سهرابیم بینِ هفت خوانِ هم

برادر خوانده ایم و دستِ هم را خوانده ایم انگار!

کــه گاهـی می دهیم از دور، دندانی نشانِ هم

سگِ ولگرد هـــم گاهــی -بلانسبت- شَرَف دارد

به ما که چشم می دوزیم سوی استخوان هم!

گرفته شهر رنگِ گورهای دسته جمعی را

چنـــان ارواح ، در حالِ عبوریم از میانِ هم!

امید صباغ نو

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۹
ad min

 

هنــــوز شـوکّه و گیجـــم ، از اتفّـاقــی که ...

و زل زدم بــه خیــالت ، در این اتــاقـــی که ...

نشسـته ام و هـــوایـــم عجیــب طوفانیـست

و پـای بـــی رمقـــــم روی باتـلاقــــــی که ...

دلم شبــیـه کبـــابیســت ، لای یـــک تـــوری

میـــــان آتــش آمـــــاده ی اجــــاقــی کـه ...

تمــــام سینـــه ی مـن را غــم تـو میخــواهـد

بـرای صیغــــه ی دائــم ، و با صــداقی که ...

بــــدون حــــقّ جــــوابـــی بــرای نـــه گفتــن

نشسته غصّـه در اینجا ، چو مرد چاقی که ...

و هست حضـــرت دلتنگــی ات به مهمـــانی

پـر از غــرور و توقّــع ، چـــو باجنـــاقــی که ...

یواشکی چو میــآیم به کوچــه تان هــر شـب

شـــدم چو ســارق بـدبخـــت قالپــاقی که...

 

جواد مزنگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۸
ad min

گر چه در دورترین شهر جهان محبوسم

از همین دور ولــی روی تو را می بوسم

گر چــه در سبزترین باغ ولی خاموشم

گر چه در بازترین دشت ولی محبوسم

خلوت ساکت یک جــوی حقیرم بی تو

با تــــو گسترده گــی پهنـــه اقیانوسم

ای به راهت لب هر پنجره یک جفت نگاه

من چــــرا این قــدَر از آمدنت مایـــوسم؟

این غزل حامل پیغام خصوصی من است

مهـــربان باشی با قاصدک مخصوصـــم !

گـــر چــــه تکرار نبـــاید بکنـم قافیــــه را

به خصوص آن غلط فاحش نامحسوسم-

بـار دیگــر مـی گویـــــم تا یادت نرود

مهربان باشی با قاصدک مخصوصم

 

بهروز یاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۷
ad min

با من بگو تا کیستی, مهری؟ بگو, ماهی؟ بگو

خوابی؟ خیالی؟ چیستی؟ اشکی؟ بگو، آهی؟ بگو

 

راندم چو از مهرت سخن گفتی بسوز و دم مزن

دیگر بگو از جان من, جانا چه می‌خواهی؟ بگو

 

گیرم نمی‌گیری دگر, زآشفته ی عشقت خبر

بر حال من گاهی نگر, با من سخن گاهی بگو

 

ای گل پی هر خس مرو, در خلوت هر کس مرو

گویی که دانم, پس مرو، گر آگه از راهی بگو

 

غمخوار دل ای مه نیی, از درد من آگه نیی 

ولله نیی, بالله نیی, از دردم آگاهی بگو ؟

 

بر خلوت دل سرزده یک شب درآ ساغر زده

آخر نگویی سرزده, از من چه کوتاهی بگو؟

 

من عاشق تنهایی‌ام سرگشته شیدایی‌ام

دیوانه‌ای رسوایی‌ام, تو هرچه می‌خواهی بگو

 
مهرداد اوستا
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۶
ad min

دگر آن شب است امشب که ز پی سحر ندارد

من و باز آن دعاها که یکی اثر ندارد

 

من و زخم تیزدستی که زد آنچنان به تیغم

که سرم فتاده در خاک و تنم خبر ندارد

 

همه زهر خورده پیکان خورم و رطب شمارم

چه کنم که نخل حرمان به از این ثمر ندارد

 

ز لبی چنان که بارد شکرش ز شکرستان

همه زهر دارد اما چه کند شکر ندارد

 

به هوای باغ مرغان همه بالها گشاده

به شکنج دام مرغی چه کند که پر ندارد

 

بکش و بسوز و بگذر منگر به اینکه عاشق

بجز اینکه مهر ورزد گنهی دگر ندارد

 

می وصل نیست وحشی به خمار هجر خو کن

که شراب ناامیدی غم دردسر ندارد

 
وحشی بافقی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۵
ad min
نشسته ای و نگاه تو خیره بر ماه است
همیشه دلخوری ات با سکوت همراه است
 
خدا کند که نبینم هوای تو ابریست
ببخش! طاقت این دل عجیب کوتاه است
 
همیشه دل نگران تو بوده ام، کم نیست
همیشه دل نگران ِ کسی که در راه است…
 
بتاز اسب خودت را ولی مراقب باش
که شرط ِ بردن بازی سلامت شاه است
 
نمی رسد کسی اصلا به قله ی عشقت
گناه پای دلم نیست! راه، بیراه است
 
به کوه ِ رفته به بادم ، نسیم تو فهماند،
که کاه هرچه که باشد همیشه یک کاه است
 
ببند پای دلم را به عشق خود ، این دل
شبیه حضرت چشم تو نیست!گمراه است
 
به بغض چشم تو این شعر ، اقتدا کرده ست
که طاعت شب و روزش اقامه ی آه است
 
قصیده هرچه کند عشق را نمی فهمد
عجیب نیست که چشمان تو غزلخواه است
تو هستی و همه ی درد شعر من این جاست؛
که با وجود تو بغضم شکسته ی چاه است   
 
رویا باقری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۴
ad min

خوشم می آید از شبهای پاییز
که می بارد درآن بارانِ یکریز!


خوشم می آید از آن گفتگوها
هوای گم شدن در جستجوها


هوای مهربانِ مهرماهی
سبک تر از هوای صبحگاهی


هوای ابریِ آبانِ آبی
شبیه ِ رنگ نارنج و گلابی!


ببین! آواره ی یک جای دنجم
اسیر گندم و بوی برنجم


غمِ پاییز در شعرم نهان است
که می گویند فصل ِ شاعران است


فدای چشمهای صادقِ تو
دل من کَم کَمَک شد عاشقِ تو!


دلم ابری ست ای روحِ بهاران
نیازِ مُبرمی دارم به با را ن !


یدالله گودرزی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۳
ad min

رفتی و پاییزی ترین ایّام حاصل شد
وحشی ترین امواج دریا سهم ساحل شد

زیبایی تصویر ها را با خودت بردی
زیبای من ! تصویر ها بعد از تو باطل شد

بعد از تو از این ابرها باران که نه ، امّا
هی درد پشت درد پشت درد نازل شد

دیگر ندارد رنگ و بوی عشق ، این دنیا
وقتی به کام بخت من زهر هلاهل شد

آیینه وقتی علت خاموشی ام را خواست ؛
این اشک ها بارید و توضیح المسائل شد

سهراب ! گفتی : « آب ها را گِل نباید کرد »
رفتی ، ندیدی بعد تو این آب ها گِل شد

آن قدر بدبختم که در این نابسامانی
حتی خدا در مرگ هم از بنده غافل شد



حنظله ربانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۵ ، ۱۳:۳۲
ad min